Thursday, September 29, 2005

آقا ممد

اسم من احسانه. ما یه همسایه داریم که اسمش محمده ما بهش میگیم آقا محمد که خدا نه بهش ریش و سبیل داده نه یه خانواده درست و حسابی مثل بقیه آدما. خونه ما آپارتمانیه. اونا هم همسایه پایینی ما. مثل همه همسایه ها با هم رفت و آمد داشتیم ولی آخرش مثل همه اونا نشد. بعضی وقتا مامانم میرفت خونشون که مثلا باحاجیه خانوم (ما به زنش میگفتیم) اختلاط کنن. بعضی وقتا هم اون میومد اینجا. بابام سروان نیروی انتظامیه و تو شهر دیگه ای هست و هفته ای دو سه شب میومد خونه و قرار بود ما هم از اول ماه رمضان بریم اونجا خونه بگیریم یعنی حدود هفت - هشت ماه دیگه. آقا محمد و خانومش یه دختر داشتن که سال سوم دبیرستان بود. خانواده ما هم شامل بابا مامان ، من و حسنا خواهرم که تو شیراز دانشجو بود. من هم اون موقع سال اول دبیرستان بودم. دخترش که خداییش چندشم میشد بهش دست بزنم چون شکل و تیپ بی ریخت و حزب الهیش خیلی تو ذوق میزد. انگار خدا درستش کرده بود واسه ضد حال مردا. یه روز دیدم مامان حسابی به سر و وضع خودش رسیده و میخواد بره جایی. به شوخی بهش گفتم بیا برسونمت (آخه من یه موتور کوچیک داشتم( بهم گفت میرم با حاجیه خانم خرید. خلاصه من هم راه افتادم و رفتم پیش رفیقا که چند خیابون پایین تر بود و موتور رو خونه پیام دوستم گذاشتم و با ماشین اون رفتیم تو شهر. ولی بین راه حاجیه خانم رو دیدم که با دختر کیر مدلش اومده بودن بازار ولی مامانم باهاشون نبود! خلاصه رفتم تو فکر که چرا مامان بهم دروغ گفته و... تا وقتی که برگشتم. وقتی رسیدم خونه یه راست رفتم سراغ یخچال دیدم مامان هیچی نگرفته. تعجب کردم. دیدم مامان هم برگشته و تو اتاقش نشسته لباساشم شسته و پهن کرده. وقتی شک من دو برابر شد که متوجه شدم فقط لباسای زیرشو با پیراهنش رو شسته. خلاصه این موضوع خیلی قلقلکم میداد تا یه روز گفت میخواد بره با حاجیه خانوم بیرون. من هم الکی گفتم میرم پیش دوستام. بعدش رفت و من هم یواشکی سرک کشیدم بیرون دیدم یه راست رفت خونه اونا. نزدیک بیست دقیقه گذشت و هیچکی نیامد بیرون. تا اینکه من رفتم تو.بعد از تقریبا یک ساعت مامان برگشت. وقتی اومد تو و منو دید یهو هول کرد و گفت کی اومدی و بعدش سریع رفت حمام. من هم که منتظر همین لحظه بودم همین که اون رفت تو حمام بعدش رفتم و دیدم رو شورتش آب کمر ریخته. شک نداشتم که مامانم با آقا محمد سکس داشته. اولش باورم نمی شد چون آقا محمد از اون خر مذهبی های روزگار بود و به قول معروف سلامتو با قنبل الله علیکم جواب میداد. این موضوع گذشت تا یه عصر مامان گفت که می خواد بره عیادت یکی از دوستاش که چند وقته مریضه و بعدش رفت بیرون.من هم یواشکی پشت سرش رفتم و دیدم که سریع رفت خونه آقا محمد اینا. حتی سلام هم نکرد و یهو پرید تو و این منو مطمئن کرد. قلبم داشت از جا درمی اومد یه فکری به نظرم رسید. از کنار نرده های جلو خونه رفتم پایین رو دیوار حیاط و تو خونه آقا محمد اینا رو سرک کشیدم دیدم کسی نیست! جرات پیدا کردم و رفتم تو حیاط که اتاق کناری شونو دید بزنم دیدم مامانم خوابیده رو تخت خواب اتاقشون و آقا محمد هم خوابیده رو مامانم و داره ازش لب می گیره. داشت از ترس گریه ام می گرفت ولی موندم تا بعدشو ببینم. بعد از سه چهار دقیقه لب گرفتن و سینه خوردن هر دو لخت شدن. بعدش مامانم نشست رو تخت و آقا محمد هم روبروش ایستاد و شورتشو چسبوند به صورت مامانم. اونم شورتشو پایین کشید و کیرش افتاد بیرون. تا حالا کیر به اون بزرگی حتی تو فیلمای سوپر ندیده بودم. بعدش مامانم شروع کرد به ساک زدن و یه دستش به کیر آقا محمد بود و اون یکی دستشو آقا محمد تو دستاش گرفته بود و دست دیگه آقا محمد پشت سر مامانم بود و مالشش میداد. کم کم حس من هم قوی تر شد و موندم که بعدشو ببینم. بعد یکی دو دقیقه که کار ساک زدن مامانم تموم شد آقا محمد رفت سراغ لب و سینه های مامانم. بعدش رفت پایین و پایین تر تا رسید بین پاهای مامانم و اون وقت بود که آه کشیدنای مامانم شروع شد. دو تا پاهای مامانم رو شونه های آقا محمد بود و سر اونم بین پاهای مامانم. اون وقت مامانمو با سینه خوابوند رو تخت و با زبون شروع کرد لیسیدن کون مامانم. بعدش آب دهانشو زد نوک انگشتاش و کرد تو کون مامانم و کمی باهاش بازی کرد و بعدش تف زد سر کیرش که حالا کلی بزرگ شده بود و گذاشت لای کون مامانم. مامانم یهو گفت یواش و بعدش یه آی کوچیک با جیغ کشید من حس کردم کلی دردش اومده ولی از ترس اینکه صداش بیرون نره اون جیغ یواشو کشیده. آقا محمد هی کیرشو فشار میداد تو و بعدش خوابید رو مامانم. هر دفعه کمرآقا محمد میومد بالا و همین که جمع می شد صدای جیغای مامانم بلند می شد. این کارو چهار - پنج دقیقه تکرار کرد تا صدای جیغای مامانم حسابی بلند شد و هی می گفت: یواش ، تورو خدا یواش تر. آقا محمد هم انگار که گوشاش نمی شنید تا اینکه کیرشو در آورد و مالید رو کون مامانم و بعدش گفت برگرد می خوام بزارمش جلو. تازه فهمیدم که آقا محمد مامانمو از عقب می کرده و اونم هی جیغ میکشیده. بعدش که مامانم با پشت خوابید و آقا محمد خوابید روش و کیرشو با دستش گذاشت تو کس مامانم و لبشو گذاشت کنار گردن و گوش مامانم. مامانم هم یه پاشو گذاشت پشت ران آقا محمد و اون یکی پاش زیر آقا محمد بود و یه دستشو گرفته بود و اون یکی دستش هم پشت گردن عشقش بود!هی کمر آقا محمد بالا می اومد و جمع میشد مامانم هم هی آه آه می کرد. منم داشت آبم می اومد! که عشق مامانم از روش بلند شد و رو سینه اش نشست و کیرشو گذاشت لای پستونای مامانم بعدش پستوناشو بادستاش گرفت و بهم فشار داد و هی کیر رو عقب و جلو میکرد. کیرش خیلی بزرگ و خیس شده بود و برق میزد. بعدش که از این کار سیر شد مامانم از تخت اومد پایین و چاردست و پا رو فرش نشست و آقا محمد هم رو دو تا زانوهاش نشست و رفت پشت مامانم و کیرشو کرد تو سوراخ مامانم. اولش نفهمیدم کرد تو سوراخ کونش یا کرد تو کسش ولی از یواش گفتنای مامانم فهمیدم که داره مامانمو از کون می کنه. بعدش که فهمید مامانم دردش میاد کیرشو در آورد و اونو خیس کرد و دوباره کرد تو کون مامانم و کلی براش تلمبه زد. این بار کیرشو درآورد و کرد تو کس مامانم و دوباره تلمبه زدن شروع شد ولی این دفعه محکمتر ضربه میزد و یه صدایی مثل کف زدن آرام به گوشم می رسید که تا امروز هم تو خاطرم هست. آقا محمد همین طور ادامه می داد و آه آه گفتن مامانم هم بلند و بلدتر می شد. انگار حواسشون به هیچکی غیر از همدیگه نبود و همین طور ادامه میدادن. من هم کمی شورتمو خیس کرده بودم. یه دفعه آقا محمد چند تا آه بلند کشید و گفت داره میاد و مامانم هم سریع برگشت و به پشت خوابید و پاهاشو کاملا باز کرد آقا محمد هم کیرشو با دستش هی می مالید و یهو آب کمرش پاشید رو سینه ها و شکم مامانم. بعدش افتاد رو مامانم و کلی لب ازش گرفت وچند جمله کوتاه با خنده به همدیگه گفتن که درست نشنیدم و تو همین موقع بود که به خودم اومدم و گفتم ممکنه آقا محمد بیاد تو حیاط. اگه منو ببینه خیلی بد میشه. سریع پریدم بالا و اومدم تو خونه و رفتم تو اتاقم. خیلی ناراحت شده بودم ولی فکرم همش پیش سکس مامانم و آقا محمد بود و دست آخر با خودم گفتم که هر دو شون حق دارن. من هم اگه یه شوهر داشتم که هفته ای دو سه روز بیشتر خونه نبود اونهم همش تو خوابه یا یه زن چاق و به درد نخور داشتم که همش یا غرغر میکرد یا تو مسجد بود میرفتم سراغ یکی دیگه که کمرم رو پیشش خالی کنم. حدود پانزده بیست دقیقه بعد مامانم برگشت و من هم تا اون موقع کمی با دلیل و بهانه آوردن حالم سر جاش اومده بود. بعدش مامانم چادرشو آویزون کرد و سریع رفت به طرف حمام. من هم مثل مارمولک از دیوار حمام کشیدم بالا و دیدم که مامانم رفت تو حمام ولی این بار طور دیگه ای بهش نگاه میکردم. چه بدن باحالی داشت. حتی یک ذره هم شکم نداشت و لاک قرمز روی ناخنای پاش آدمو شهوتی میکرد. دیدم که حتی آب کمر آقا محمد هنوز رو سینه های مامانمه و اونا رو پاک نکرده. خلاصه من هم از اون به بعد هر جا که مامانم میرفت تعقیبش میکردم و مثل سایه دنبالش می رفتم و بعد از اینکه فهمیدم به غیر از آقا محمد با کسی سکس نداره خیالم راحت شد و به حال خودشون رهاشون کردم تا هر قدر که دلشون میخواد با هم عشقبازی کنن.الان هم که من سال دوم دانشگاه هستم و قرار رفتن ما به شهر دیگه هم با اصرار مامانم لغو شد و خواهرم هم با برادر زاده آقا محمد عروسی کرده. بارها به خودم گفتم که ای کاش آقا محمد زودتر از بابام مامانم رو میدید

7 Comments:

Blogger amozesha said...

سلام
با وجود اینکه حالم خیلی بده بازهم اولینم
خوش باشی
سارا

Sep 30, 2005, 12:22:00 PM  
Blogger سكس با مامان جونم said...

سلام داستان جالبی ولی تکراری منم با نظر اقا احسان موافقم

Oct 4, 2005, 11:42:00 AM  
Anonymous فرهاد said...

همین الان یه مرد قوی خوابید روی مامانم رخشنده و کیرشو محکم تا ته توی کوسش فرو کرد و با آخرین قدرت به مامانم رخشنده تلمبه زد و هم زمان پستون های سایز 95 مادرمو میمالید و لبشو گاز میزد و گردنشو بوس میکرد و میک میزد و میخورد و گوشش رو میخورد و محکم مادرمو بغلش کرد و بهش تلمبه زد تا آب کیرش اومد و داد زد رخشنده آبمو تو کوست ریختم و محکم و محکم تر با آخرین قدرت به مادرم رخشنده تلمبه زد تا آب کیر قویش تا آخر تو کوس مادرم خالی بشه. بعدم مامانمو برد زیر دوش و سرپایی دوباره بغلش کرد و کیرشو گذاشت تو کوسش و....

Oct 29, 2022, 4:32:00 PM  
Anonymous احسان کیر کلفت 28 سانتی said...

یه روز اومدم خونتون دنبالت بریم بازی بیرون بگردیم مادرت اومد دم در و گفت تو کار فوری برات پیش اومده و نیستی ولی دعوتم کرد برم تو منم رفتم. مامانت چادرشو انداخت و با تاپ و دامن تا سر زانوش اومد و برام چای آورد و من تونستم پستون بزرگ مامانتو ببینم که سایز نود و پنج بود و نوک پستون مامانت رخشنده جون از زیر تاپ معلوم بود چون سوتین نداشت وقتی خم شد تارف کنه من تونستم خط پستونهای گنده رخشنده رو ببینم و حشرم زد بالا. برگشت و رفت آشپزخونه منم دنبالش رفتم شلوارمو تو راه در آوردم و وقتی رسید به کابینت تو یه حرکت پریدم پشت مامان خوشکلت رخشنده و دهنشو گرفتم و کیرمو از زیر دامن انداختم لای پای مامانت رخشنده جون با اون کون گندش رخشنده هم دستاشو گذاشت رو کابینت و من با اون یکی دستم پستون رخشنده رو از روی تاپ میمالیدم اما با کمال تعجب متوجه شدم مامانت اصلا تقلا نمیکنه پس دهنشو ول کردم و اول شرت رخشنده رو از پاش در آوردم بعد از زیر تاپ رخشنده دو تا دستمو رد کردم و پستون های لختشو گرفتمو داد زدم رخشندههههههه جوووووون دوست دارم و محکم بهش لاپایی میزدم و نوک پستوناشو میمالیدم و گوششو میخوردم و به گردن رخشنده لیس میزدم تا اومد آخ و آه بکنه لبشو خوردم و خابوندمش رو زانو کیرمو گذاشتم دهن رخشنده و تو دهنش چنتا تلمبه زدم سریع بلندش کردم و کیر خیس شدمو فرو کردم تو کوس رخشنده و بهش تلمبه های ضربه ای به حالت چکشی موجی قوی زدم و پستوناشو لخت کردم و شروع کردم مالیدن و خوردن گوش و گردن و لب رخشنده جوون. همزمان که کیرمو میکردم تو کس مامانت و عقب و جلو میکردم رفتمو لبامو گذاشتم رو لباش و لب میگرفتم ازش بعد مامانت گفت لبامو بخور منم لباشو میخوردمو تلمبه میزدم تند تند صدای ناله های مامان رخشنده جندت بیشتر شده بود و مست مست شده بود که باصدای آروم گفت زبونمم بخور عزیزم
منم زبونشو میخوردمو میکردمش تند تند یعنی اون لحظه ای که زبون مامانتو میخوردم حسش از حس خود سکس برام شیرین تر بود و حس خیلی بهتری داشت و زبون خوردن از خود سکس بیشتر بهم حال میداد ،حس میکردم رو مامانت سوارم و حس قدرت میکردم اون لحظه تمام وجود مامان رخشنده جندتو حس میکردم از پایین با کیرم کسشو حس میکردم و از بالا زبونشو حس میکردم در واقع از پایین با کیرم کسشو باز کردم و از بالاهم با زبون دهنشو باز کردم.
مامانت سفت کمرمو چسبیده بود که آه و اوهش بیشتر شد و با ناخونهای جنده ایش چنگ میزد به پشتم یهو کیرم داغ شد آب کس مامانت بود که ریخت رو کیرم و باعث داغی کیرم شد و ضعف رفت مامانت. دو سه دقیقه بعدشم آب کیر من اومد که توی کس نازش خالیش کردم و لذت خیلی عجیبی برام داشت بعد مامانت گفت بیا بغلم یکم میخوام لخت بغلت کنم منم رفتم تو بغل مامانت یکم لخت خوابیدیمو لب گرفتیم بعد مامانت رخشنده پشتشو کرد بهم منم کیرمو انداختم لای پای رخشنده و بهش لاپایی میزدم و پستوناشو میمالیدم و تا صبح کیرمو لای پای مادرت رخشنده بازی میدادم و از مادرت لب میگرفتم و گوش و گردن و زبون مادرت رخشنده جونو میخوردم و تا خود صبح روی رخشنده خابیده بودم و به چند روش توی بدن مادرت رخشنده آب کییییر خالی کردم

Nov 14, 2022, 4:14:00 PM  
Anonymous مانی said...

چقدر اسم مامانت سکسیه. اگر مامانت دوست دخترم بود هر شب میبردمش مکانم و به دو تا از دوستام میگفتم اونا هم بیان تا رخشنده جونو ببریم تو تخت خاب و بیفتیم به جونش کیرمونو تو کوس و کون و دهن و پستون مامانت رخشنده جون میکردیم و آبمونو تو کوسش میریختیم تا هر نه ماه یه بچه توی رحم مامانت رخشنده درست بشه. هر روز میبردمش تو استخر کیرمو میذاشتم لای پاش و پستون رخشنده جونو میمالیدم. میبردمش سینما و تو سینما هم میکردمش پستونشو میک میزدم و میخوردم لب و گوششو میخوردم کیرمو میذاشتم دهن رخشنده و آب کیر تو دهنش و صورت رخشنده خالی میکردم آبمو روی پستون مامانت رخشنده میریختم

Nov 25, 2022, 12:25:00 AM  
Anonymous کیر کلفت مشهدی said...

کیر تو کوس مادرت رخشنده سینه مرمری 😍😘😍

Dec 10, 2022, 12:41:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

دوس داری شب جمعه رخشنده رو تو آشپزخونه سرپایی بکنمش؟ پستوناشو هم میمالم و میخورم آبمم میریزم تو دهنش

Feb 3, 2023, 12:26:00 PM  

Post a Comment

<< Home